جدول جو
جدول جو

معنی مشورت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مشورت کردن
همپرسیدن سگالیدن سو باردن (از ریشه پهلوی) رای زدن پند جستن شور کردن رای زدن: و در این معنی با ایشان مشورت کرد و چند کس از کبار و عظام ایمه ماورا النهر قبول کردند که هر یک درین باب کتابی کنند
فرهنگ لغت هوشیار
مشورت کردن
رای زدن، رایزنی کردن، شور کردن، مشاوره کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مشورت کردن
استشر
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مشورت کردن
Confer
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مشورت کردن
conférer
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مشورت کردن
ปรึกษา
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
مشورت کردن
পরামর্শ নেওয়া
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
مشورت کردن
مشورہ کرنا
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به اردو
مشورت کردن
譲る
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مشورت کردن
kushauriana
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مشورت کردن
赋予
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به چینی
مشورت کردن
להתייעץ
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به عبری
مشورت کردن
협의하다
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
مشورت کردن
konferans yapmak
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مشورت کردن
berkonsultasi
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مشورت کردن
परामर्श करना
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به هندی
مشورت کردن
conferire
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مشورت کردن
conferir
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مشورت کردن
confereren
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
مشورت کردن
консультуватися
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مشورت کردن
конференцировать
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به روسی
مشورت کردن
konsultować
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
مشورت کردن
verleihen
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
مشورت کردن
conferir
تصویری از مشورت کردن
تصویر مشورت کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گرد آوردن با کسی گرد آوردن (روز قیامت) : خدا او را با پیغمبر ص محشور کند، معاشر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
نماریدن، فرمان دادن، رازگونگی، اندرز دادن، رایزنی نمودن بسوی چیزی بدست و ابرو و جز آن، فرمودن کسی را فرمان دادن، با حرکتی دست و چشم و ابرو مطلبی را القا کردن برمز نمودن، تقریر کردن بیان کردن، شور کردن مشورت کردن، نصیحت کردن اندرز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
پوزش خواستن معذرت خواستن: ودی (فضل ربیع) هر یکی را گرم پرسیدی ومعذرت کردی تا از و بر گذشتندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشارک کردن
تصویر مشارک کردن
شریک کردن سهیم ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشارکت کردن
تصویر مشارکت کردن
هنبازیدن هنباز شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشارت کردن
تصویر بشارت کردن
مژده دادن خبرخوش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروب کردن
تصویر مشروب کردن
((~. کَ دَ))
آب دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشورت دادن
تصویر مشورت دادن
Advise
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشاوره کردن
تصویر مشاوره کردن
Consult
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشارکت کردن
تصویر مشارکت کردن
Contribute
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشاوره کردن
تصویر مشاوره کردن
consultar
دیکشنری فارسی به پرتغالی